جدول جو
جدول جو

معنی آب سردی - جستجوی لغت در جدول جو

آب سردی
(بِ سَ)
آب که پس از بول از مجری برآید. ودی. وذی. (زمخشری)
لغت نامه دهخدا
آب سردی
آب که پس از بول از مجری میاید، وذی
تصویری از آب سردی
تصویر آب سردی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آب سفید
تصویر آب سفید
آب سپید، در پزشکی آب مروارید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب کردن
تصویر آب کردن
جسم جامد را در آب حل کردن، جسمی را به وسیلۀ حرارت ذوب کردن، گداختن، فروختن کالای بنجل و نامرغوب با حیله و تزویر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب ورزی
تصویر آب ورزی
آب بازی، شناگری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب فسرده
تصویر آب فسرده
یخ، برف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب بندی
تصویر آب بندی
روان شدن قطعات تحت سایش در خودروها یا موتورسیکلت های نو، محل تهیۀ بستنی، ماست، پنیر، خامه و مانند آن، لبنیاتی، گرفتن یا جوش دادن درزهای وسایل یا ظروف فلزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب گردش
تصویر آب گردش
نوبت آب گرفتن برای کشتزار، تندرو، برای مثال آبگردش مرکبی کز چابکی هنگام تک / نعل سخت او ز خاک نرم انگیزد غبار (ازرقی - ۲۴)
فرهنگ فارسی عمید
(بِ مَ)
نطفه. منی
لغت نامه دهخدا
تصویری از آبخوردی
تصویر آبخوردی
گوشت آبه نخود آب مرق
فرهنگ لغت هوشیار
بستن معبر آب، شغل و عمل آب بند، ریختن آب در سماور و آب پاش و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آن سرای
تصویر آن سرای
آخرت سرای دیگر عقبی آن جهان مقابل این سرای دنیا این جهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب فسرده
تصویر آب فسرده
آب منجمد، شیشه، بلور، شمشیر، خنجر. یخ، برف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب کردن
تصویر آب کردن
گداختن وکنایه از فروختن جنس خراب با حیله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب کرده
تصویر آب کرده
گداخته مذاب: قلعی آب کرده، محلول: قند آب کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب مردی
تصویر آب مردی
نطفه، منی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب گردش
تصویر آب گردش
تند رفتار تند رو سریع السیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب ورزی
تصویر آب ورزی
کار آب ورز عمل و شغل آب ورز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب سپید
تصویر آب سپید
آب مروارید (چشم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب سفید
تصویر آب سفید
نام علتی در چشم، منظور آب مروارید باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب سپید
تصویر آب سپید
((~ِ س ِ))
نوعی بیماری چشم که بر اثر پیری یا بیماری یا ضربه، عدسی چشم تیره شود، آب مروارید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب سردکن
تصویر آب سردکن
((سَ. کُ))
دستگاهی معمولاً برقی برای خنک کردن آب آشامیدنی، مقابل آب گرم کن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب فسرده
تصویر آب فسرده
یخ، برف، شیشه، بلور، خنجر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب کردن
تصویر آب کردن
((کَ دَ))
ذوب کردن، به حیله جنس نامرغوب را فروختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب گردش
تصویر آب گردش
((گَ دِ))
تند رفتار، تندرو، سریع السیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب بندی
تصویر آب بندی
((بَ))
بستن مسیر آب، عایق کردن جایی یا چیزی در برابر نم و رطوبت، تنظیم شدن موتور ماشین یا هر دستگاه دیگری، ریختن آب در سماور، آب پاش و غیره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب سرشتی
تصویر آب سرشتی
آب صفتی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آل مردی
تصویر آل مردی
نره، نری
فرهنگ واژه فارسی سره
آب سرد: شما در اشتباه هستیدلوک اویتنهاو می گوید: پیام خواب آب روشن و روان: شفافیت است. این نوع آب قابلیت شستشو و پاکسازی روح را دارد و میتوان از آن بعنوان یک آئینه استفاده کرد و نشان میدهد که بیننده خواب در مشکلات و سردرگمی غرق نشده است. آب زلال: شادمانی - لوک اویتنهاو
بهترین نوع آب در خواب آب روشن و صاف و کم عمق است که در جوی روان باشد و سنگریزه های کف جوی یا نهر دیده شود. آب جوی بهتر از آب راکد در برکه یا آبگیر است زیرا جریان روشن آب جریان روشن زندگی بیننده خواب را نشان می دهد. آب صاف و روشن همانطور که گفته شد عیش و شادمانی وعمر دراز است - منوچهر مطیعی تهرانی
فرهنگ جامع تعبیر خواب
تصویری از به سردی
تصویر به سردی
Tepidly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به سردی
تصویر به سردی
равнодушно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از به سردی
تصویر به سردی
lauwarm
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از به سردی
تصویر به سردی
ледь
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از به سردی
تصویر به سردی
letnio
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از به سردی
تصویر به سردی
微温地
دیکشنری فارسی به چینی